محل تبلیغات شما



ی حس بد وسط ی حس خوب

ی سوراخ کوچیک که کم کم بزرگ میشه . پرت میشی از وسط .

میوفتی خیلی پایین . خیلی ی سری حرفا ک یادت میاد سریع تر پرت میشی .

حرفایی ک سنگینن . معلومن خیلی وقته حبس شدن تو قلبش  . تو افکارش

چرا اینقد دیر؟چرا باید تو ی رابطه یکی علاقش بیشتر باشه . اون بیشتر عذاب میکشه .

اون بیشتر ناراحته. اون بیشتر اهمیت میده . چرا :(

شاید باید خرافاتی بشم و بگم طلسم این وسطه . همبن وسط . همین وسطه سوراخی ک کم کم دارم اویزون میشم  

دیه تموم میشه .

شاید منم تاریخ انقضا داشتم واسش و نمیدونستم !

 


هرچی بیشتر تقکر کنم بدتر میشه . خودم فاصله میگیرم . میفمم ارزش خیلی کمه . اصلا نیس . فقط وقتی هس ک ادم کارش گیره حتی اگ کارش کوچیک باشه. حتی اگ پیام ک بش میدی از یکی دو نفر دیه زودتر جواب بده کاش بفهمیم. انقد وقت نداریم واس این مسخره بازیا کاش خوب باشیم خیلی خوب کاش همیشه حس خوب ب هم بهم . وقتی نمونده واقعا وقت نداریم . داره تموم میشه همه چی ی روز برمیگردی میبینی خیلی زود دیر شده .

تبلیغات

محل تبلیغات شما

آخرین ارسال ها

آخرین جستجو ها